عرفان عرفان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

عرفان قشنگترین بهانه زیستن

بای بای پوشک

1392/8/18 17:53
نویسنده : مامان لیلا
670 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر مامان این پست را باید 1ماه پیش برات میذاشتم اما به خاطر خرابی کامپیوتر وپر شدن اوقات من با شما یکم تنبلی کردم والان گذاشتم

چند وقتی بود تصمیم داشتم از پوشک بگیرمت ولی احساس میکردم فعلا امادگیش نداری خلاصه یکروز باهم رفتیم بیرون ومن یه بسته برچسب برات کرفتم ویهویی با خودم گفتم خوبه به این بهانه از پوشک بگیرمت وبهت گفتم اگه بری دستشویی جیش کنی یه دونه هاپو میچسبونیم وتو هم کلی ذوق کرد خلاصه که روزها کامل باز بودی وهر موقع جیش داشتی میدویدی میگفتی <لیا جیش هاپو بچمونیم>ودیگه جیش نکردی وهمون روز مامان اشرف بهم گفت بچه را دوهوا نکن دیگه شبها هم مای بیبی نکن ومن گفتم نه هنوز از روزهاش مطمین نشدم واز بس مادری اصرار کرد تصمیم گرفتم اون شبم باز بمونی وتا صبح دوسه باری بلند شم بهت دست میزدم میدیدم خشکی وصبح که بیدار شدی بردمت دستشویی وداشتم ذوق مرگ میشدم وبه مادر زنگ زدم گفتم مادر هم کلی برات ذوق کرد وبابایی هم حسابی خوشحال شد وبه موقع هم همکاری کردی چون یه چند تا دونه دیگه از مای بیبی هات مونده بود ودوباره باید یه بسته کامل میخریدیم وهربار 60 هزار تومان این مبلغ برات نوشتم که هر موقع بچه دار شدی مبلغ مای بیبی خودت را با بچه ات مقایسه کنی خلاصه یه چند روز بعد هم با عمه گیتی اینا رفتیم جشنواره کودک که عمو پورنگ ببینیم وچون شماخواب بودی صبح زود واونجاهم ترسیدم بگی جیش ودستشویی نزدیک نباشه مای بیبیت کردم توخواب وبردیمت وتا ظهر هم اونجا بودیم وظهر که اومدیم بازت کردم دیدم خشک خشکی وبردمت دستشویی کلی جیش کردی خیلی ذوق کردم که مدت زمان طولانی خودت کنترل کرده بودی ویکم ناراحتم شدم که اینقدر به خودت فشار اورده بودی ودیگه از اون روز پوشکت نکردم 

قربونت برم که دیگه واسه خودت مردی شدی

 

 اینم از نمای دستشویی 

 

اینم از کیک بای بای پوشک 

حسابی واسه کیک وشمع ذوق کرده بودی

پسندها (1)

نظرات (0)