جامانده از قبل ازعید
سلام تنها امید زندگی
اول از همه باید یه معذرت خواهی خیلی بزرگ بکنم چون چند ماهی هست که برات پست نذاشتم وخاطراتت به روز نکردم .حالا اول عکس های قبل از عید را برات میذارم
این عکس ها را تو پاییز با دایی احمد رفته بودیم پارک گرفتیم
عاشق دویدن تو برگهای خشک وشنیدن صدای خش خش برگهایی دست سارینا را گرفته بودی و میدویدی
برای اولین بار برف را هم دیدی وبا خاله ها و عمه و دایی سعید رفتیم پل خواجو برف بازی ولی از شانس بد من که به خاطر عکس گرفتن تو اولین برف کلی ذوق کرده بودم شارژ دوربین تموم شد وگوشیمم خونه جا گذاشته بودم وفقط 1دونه عکس از برف بازی اون شب داریم
1هفته مونده به سال تحویل هم دایی سعید سمنو نذر کرده بود وهمه 3روز خونه مادر بودیم و سمنو هم میزدیم وشما هم که قاطی بچه ها حسابی شیطونی کردی وخوش گذروندی
اینجا صبح زود از خواب بیدار شدی وهنوز هم ارایشگاه نرفتی واسه عید نوبت داشتی قربون قیافه خوابالوت برم من