عرفان عرفان، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

عرفان قشنگترین بهانه زیستن

بیخوابی نفسم

سلام نفسم  مامانی ببخش که دیر اومدم و برات پست  گذاشتم اخه سرم خیلی شلوغه من وبابایی در حال اماده کردن تدارکات تولد شما هستیم تا اولن سالروز زمینی شدنت را جشن بگیرم وشما هم که تازگی ها بد جور به من وبابایی وابسته شدی و توی خونه فقط میخوای بغل من باشی ونمیدونی چه لذتی داره وقتی میری بغل یکی دیگه وتا من میبینی دستهات باز میکنی وگریه میکنی وتا میای بغل من اروم میشی وبهم نگاه میکنی ومیخندی انگار خدا دنیا را بهم میده وخدا را هزار بار به خاطر این حس زیبا شکر میکنم وعصربه بعدهم گریه میکنی تا ببرمت بیرون وشب به بعدم تا ساعت 3 هر نیم ساعت یکبار بیدار میشی واز3تا5 هم کاملا بیداری ومیخوای یکی باهات بازی کنه که من میام تو اتاق شم...
8 خرداد 1391

مادرم روزت مبارک

مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته من                                                              صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روز های اینده من                                                              دلواپسی! مادر یعنی به تعداد ارامش همه خواب های کودکانه من               &nb...
23 ارديبهشت 1391

دایی های دوقلو

سلام عزیز دل مامان  جمعه خونه مامانجون بودیم وشما با دایی هات عکس انداختی و من دلم نیامد عکس را واست تو وبلاگ نذارم و برات عکسات میذارم تو وبلاگت تا هر موقع بزرگ شدی به یاد دایی هات باشی چون اونا شما را خیلی دوست دارند و شما هم هرموقع اونا را میبینی کلی ذوق میکنی ومیخوای بری بغلشون   قربون هر سه تایی شما برم خیلی دوستون دارم.بووووووووووووووس انشا الاه همیشه موفق وسربلند باشید .دوستون دارم  ...
18 ارديبهشت 1391

10 ماهگی

سلام شیرینی زندگی   الان 10 ماه که تو در زندگی ما حضور داری و هر روز زندگی ما راشیرین تر از روز قبل میکنی ومن وبابایی هرروز خدا را به خاطر این که یکی از فرشته های ناز وخوشگلش فرستاده خونه ما شکر میکنیم.   تومرجانی.تودرجانی.تومرواریدغلتانی.اگرقلبم صدف باشدمیان ان توپنهانی      نفس مامان از الان وارد 10  ماهگی شدی واولین ماهگرد 2 رقمیت را تجربه کردی                                       هستی مامان     10 ماهگیت مبارک         قربونت برم که فقط...
18 ارديبهشت 1391

پرنس عرفان مرد شده

سلام شیرین عسل مامان وبابا امروز اومدم تا چندتا از کارهای جدیدت را با عکسهات واست بذارم نفس مامان یادم رفته بگم که جیگرمامان از هفت ماهگی واسه خودش مردی شده وشبها تو اتاق خودش تنها میخوابه ولی روی زمین چون تخت شما محافظ نداره وشما خیلی توی خواب غلت میزنی  هرموقع بهت میگم عرفان مامان بوس کن دهانت باز میکنی ومیذاری به صورت مامان و تو اون لحظه تمام دنیا مال من میشه قربونت برم دنیای مامان اینجا هم داشتی عروسکت را بوس میکردی که سروکله   مامانی بادوربینش پیدا شد   هرموقع مامانی میخواد به کاراش برسه جعبه دستمال کاغذی را میذاره جلوی اقا عرفان و حدودا 10 دقیقه ای سرگرم میشه که دیروز دیدم انگار اصلا صدای اقا عرفان در...
6 ارديبهشت 1391

اولین بازی

سلام ناناز مامان دیروز بعداز ظهر خیلی دلت گرفته بود و زنگ زدم بابایی گفتم پرنس مامان دلش گرفته بابایی هم گفت اماده بشین میام دنبالتون بریم بیرون هلیا هم پایین خونه بابا غفور بود وبردیمش دنبالمون وشما خیلی ذوق کرده بودی ومدام بر میگشتی تو صورت هلیا نگاه میکردی و میخندیدی قربون اخلاق ماهت برم خلاصه برای اولین بار پرنس مامان بردیم سوار تاب وسر سره  خیلی ذوق کرده بودی ودائم میخندیدی وبه بچه ها نگاه میکردی فکر کنم خیلی بهت خوش گذشت به من وبابایی هم خوش گذشت چون با هر خنده شما خدا دنیا را بهمون میداد. اینم چند تا عکس از اولین بازی پرنس عرفان قربونت برم جیگر طلا امیدوارم همیشه وهر کجا هستی بهت خوش بگذره.  ...
30 فروردين 1391

مامانجون اومد وعرفان ماکارونی خور شد

سلام نفس مامان من را به خاطر تاخیر چند روزه ام ببخش اخه مامانجون از مکه اومده ومن دیگه دلم نمیومد بیام خونه این عکس هم ساعت 5 صبح موقع اومدن مامانجون با سبزه مامانجون از شما انداختم   اینم اولین ماکارونی خورون عرفان جیگر قربون اون دستهای توپولوت برم فدات بشم خوش خنده مامان  ...
29 فروردين 1391