بیخوابی نفسم
سلام نفسم مامانی ببخش که دیر اومدم و برات پست گذاشتم اخه سرم خیلی شلوغه من وبابایی در حال اماده کردن تدارکات تولد شما هستیم تا اولن سالروز زمینی شدنت را جشن بگیرم وشما هم که تازگی ها بد جور به من وبابایی وابسته شدی و توی خونه فقط میخوای بغل من باشی ونمیدونی چه لذتی داره وقتی میری بغل یکی دیگه وتا من میبینی دستهات باز میکنی وگریه میکنی وتا میای بغل من اروم میشی وبهم نگاه میکنی ومیخندی انگار خدا دنیا را بهم میده وخدا را هزار بار به خاطر این حس زیبا شکر میکنم وعصربه بعدهم گریه میکنی تا ببرمت بیرون وشب به بعدم تا ساعت 3 هر نیم ساعت یکبار بیدار میشی واز3تا5 هم کاملا بیداری ومیخوای یکی باهات بازی کنه که من میام تو اتاق شم...
نویسنده :
مامان لیلا
17:51